HelenaHelena، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

نفس من

پیغام گیر تلفن پدر بزرگ و مادر بزرگ ها

ما اکنون در دسترس نیستیم لطفا بعد از شنیدن صدای بوق پیغام بگذارید.اگر شما یکی از فرزندان ما هستید شماره 1 را فشار دهید.اگر می خواهید بچه تان را نگه داریم شماره 2 را فشار دهید.اگر می خواهید ماشین را قرض بگیرید شماره 3 را فشار دهید.آگر می خواهید لباس هایتان را تعمیر کنیم شماره 4 را فشار دهید.اگر می خواهید بچه تان امشب پیش ما بخوابد شماره 5 را فشار دهید.اگر می خواهید امشب برای مهمانان آخر هفته تان غذا درست کنیم شماره 6 را فشار دهید.اگر می خواهید امشب برای شام بیایید شماره 7 را فشار دهید.اگر پول می خواهید شماره 8 را فشار دهید. اما اگر می خواهید ما را برای شام دعوت کنید یا ما را به گردش ببری د بگویید ما داریم گوش می کنیم!!!!! ...
31 ارديبهشت 1390

یه شب مهمونی

هلنا خانم دیشب با بابایی رفتیم خونه مامان بزرگت.گلم جات خیلی خالی  بود عمه زهرا نساق پلو برامون پخته بود.تازه منم 2 تا لیوان دوغ خوردم.دیشب خیلی دختر خوبی بودی شیطونی زیاد نکردی گاز دیروزمو پس می گیرم. ...
31 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

دختر نازنینم آرزو می کنم که فرو افتادن هر قطره باران آمینی باشد برای آرزوهای قشنگت. ...
30 ارديبهشت 1390

شیطونی دختر من

وای مامانی دیشب خوب مامانیتو اذیت کردی.هر 1 ساعت یک بار بیدار می شدی منو باباییت بیدار می شدیم و کلی راه می رفتم تا دردم کمتر بشه.دیگه صبح می خواستم برم بیمارستان که آروم شدی ولی یه گاز طلبت نفسم.                                                                         &nbs...
30 ارديبهشت 1390

کاشکی زودتر می اومدی

هلنا دلمون برات تنگ شده کاشکی زودتر بیای بوست کنم نازت کنم اگه بدونی منو بابایی چقدر دوست داریم.ای تو تنها خوب دنیا بی تو من تنهاترین  با تو مثل یک ستاره بی تو من خاک زمینم .  ...
29 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس من می باشد